تجارب منجر به شکل گیری تله زندگی وابستگی
اگر در دام تله زندگی وابستگی افتاده باشید، به نظر می رسد که زندگی برای شما طاقت فرسا است و احساس می¬کنید که توان هیچ کاری را ندارید. باور دارید که آدم بی عرضه¬ای هستید و نمی¬توانید گلیم خودتان را از آب بکشید. به همین دلیل دست نیاز به سوی اطرافیان دراز می¬کنید. احتمالا اعتقاد دارید که اگر دیگران کمکشان را از شما دریغ کنند، نمی¬توانید زنده بمانید. مرکز ثقل تجربه وابستگی این است که شما در مقابل پذیرش مسئولیت های خود، سخت در مبارزه هستید و از پذیرش این مسئولیت ها اکراه دارید. به سادگی از زیر بار کارها و مسئولیت¬ها شانه خالی می¬کنید. این کار به تدریج در ذهن شما اثر می¬گذارد و شما را به این باور راسخ می¬رساند که در انجام کارهای خود ضعف دارید. تصوری که از خودتان در ذهن شما نقش مثل تصویر کودک خردسالی است که ناگهان وارد دنیای بزرگسالان شده است و برای انجام هر کاری مجبور است با گریه کردن از مادرش کمک بطلبد. دقیقا مثل رفتار یک کودک خردسال. چطور بچه¬هایی که در پارک یا مراکز خرید گم می¬شوند، دست به گریه می¬زنند و فقط پیدا کردن والدینشان می¬تواند آنها را آرام کند، شما نیز انگار بدون کمک و حضور اطرافیان خود، سردرگم و آشفته هستید.
افکار معمول و متداول شما مدام حس بی¬کفایتی را در شما دامن می¬زندد : “این کار خیلی سخت است”، “من از پس این کار بر نمی¬آیم”، “شکست می¬خورم”، “اصلا نمی¬توانم این مسئولیت¬ها را قبول کنم”. برخی از افکار شما نیز ترس از رهاشدگی را در شما پدید می¬آورند. می¬ترسید که مبادا افرادی را از دست بدهید که سخت به آنها وابسته¬اید: “بدون این فرد چه خاکی به سرم بریزم” . این افکار معمولا حس درماندگی و وحشت را به دنبال دارند.
فرار از مسائل و چالش¬ها نیز شیوه دیگری برای تقویت تله زندگی وابستگی است. شما از انجام وظایف و مسئولیت¬های به زعم خودتان سخت و طاقت فرسا، فرار می¬کنید. اجتناب از انجام یک سری وظایف خاص در بین افراد وابسته، رواج زیادی دارد. شما از این مسائل یا کارها اجتناب می¬کنید: رانندگی، تصمیم¬گیری، پذیرش مسئولیت جدید، یادگیری مهارت مدیریت مالی. از جدایی خیلی می¬ترسید. مخصوصا جدا شدن از کسی که به او وابسته¬اید.
تنها مسافرت نمی¬روید، تنها غذا نمی¬خورید، تنها سینما نمی¬روید و به تنهایی تفریح نمی¬روید. همه این کارها باعث می¬شود که روز به روز بیشتر متقاعد شوید که از پس هیچ کاری به تنهایی بر نمی¬آیید.
ریشه¬های تحولی تله زندگی وابستگی
اگر والدین در حمایت از شما راه افراط و تفریط را در پیش بگیرند، شما احتمالا در دام این تله زندگی می-افتید. والدینی که از فرزندان خود خیلی حمایت می¬کنند، کودکانشان را وابسته نگه می¬دارند. این والدین جلوی رفتارهای مستقلانه بچه¬ها را می¬گیرند و به تشویق رفتارهای وابسته¬گونه می¬پردازند. سخت بر رفتار بچه¬ها نظارت می¬کنند و به بچه¬ها آزادی عمل نمی¬دهند و اصلا روی خوشی به مستقل شدن بچه¬ها نشان نمی¬دهند.
والدینی که از فرزندانشان کمتر حمایت می¬کنند یا به اندازه کافی از آنها مراقبت نمی¬کنند نیز بچه ها را در معرض خطر شکل گیری تله زندگی وابسنگی قرار می¬دهند. فرزندان چنین والدینی باید از همان کودکی کارهایی فراتر از سن خود انجام بدهند و انجام همین کار به تدریج بچه ها را در تصور غلط مستقل شدن می-اندازد، در حالی که نیازهای طبیعی وابستگی این بچه¬ها ارضا نشده است.
|
حمایت اندک والدین به عنوان ریشه تحولی وابستگی فرزندان1 . والدین نتوانسته¬اند به شما درست کمک کنند یا راهنمایی خودشان را از شما دریغ داشته¬اند. |
نشانه¬های خطر در مراحل اولیه آشنایی با جنس مخالف
تله زندگی وابستگی باعث می¬شود که دست¬وپای شما برای شروع روابط عاطفی بسته شود. شما به شدت جذب کسی می¬شوید که تله زندگی وابستگی را در شما تشدید و تشویق کند. همین مسئله باعث می¬شود که نتوانید از شرایط دوران کودکی فاصله بگیرید و عملا با انتخاب افراد خاصی به عنوان شریک زندگی، شرایط دوران کودکی¬تان را بازآفرینی می¬کنید. در این قسمت به برخی از علائم خطر در همسر یا نامزد شما اشاره می¬کنیم. این افراد، تله زندگی شما را به کار می¬اندازند و شما تحت¬تاثیر وابستگی خود، دست به انتخابی نافرجام و دردسرآفرین می¬زنید.
علائم خطر در همسر یا نامزد
1 .همسرتان عین پدر و مادرتان است: قوی و حمایت¬گر.
2 .به نظر می رسد که همسرتان از مراقبت از شما لذت می برد و با شما طوری رفتار می کند که انگا بچه هستید.
3 .شما به قضاوت¬ های نامزدتان بیشتر از قضاوت های خودتان اعتماد دارید. بنابراین او بسیاری از تصمیم ها را می گیرد.
4 .همسرتان زمام تمام امور زندگی را در دست می گیرد و شما در کنار او احساس می کنید در حاشیه قرار گرفته اید.
5 .همه کارهای مربوط به خانه را او می گرداند و مدیریت کاملا بر عهده اوست.
6 .او از علایق، سلیقه ها و کفایت شما در انجام وظایف روزمره سخت انتقاد می کند.
7 .وقتی که مسئولیت ها یا کار جدیدی بر عهده می گیرید همیشه نظر او را می خواهید حتی اگر در این حوزه هیچ تجربه، دانش و مهارتی نداشته باشد.
8 .همسرتان چنان بر زندگی سیطره دارد و چنان امور زندگی را در قبضه گرفته است که شما عملا در زندگی هیچ کاره هستید.
9 .همسرتان از چنان اعتماد به نفسی برخوردار است که آثار هیچ گونه نگرانی و آسیب پذیری در کارهایش دیده نمی شود و همیشه نشان می دهد که فردی قدرتمند و توانمند است.
مراحل تغییر تله زندگی وابستگی
1 .ریشه های تحولی وابستگی در دوران کودکی تان را درک کنید. بی کفایتی و وابستگی کودک درون را تجربه کنید.
2 .موقعیت ها، وظایف، مسئولیت ها و تصمیم¬ هایی را بنویسید که در زندگی روزمره برای شما چالش آفرین هستند.
3 .چالش ها، تغییرات یا دل نگرانی هایی را بنویسید که به دلیل ترس از آنها اجتناب می کنید.
4 .به گونه ای نظام مند خودتان را مجبور کنید که وظایف روزمره را بدون کمک دیگران انجام بدهید و تصمیم ها را بدون کمک طلبی اتخاذ کنید. چالش هایی را که از آنها اجتنبا می کنید، بر عهده بگیرید . در ابتدا از وظایف و تکالیف آسان و راحت شروع کنید.
5 .زمانی که در انجام و بر عهده گرفتن مسئولیت ها موفق شدید به خودتان امتیاز بدهید. پاداش دهی به خود را دست کم نگیرید. اگر در انجام مسئولیت شکست خوردید، کارها را رها نکنید و مایوس نشوید. دست از طلب برندارید تا به هدف خود برسید.
6 .روابط گذشته خود را بررسی کنید و الگوهای وابستگی تکراری را مشخص سازید. علائم گرفتار شدن در تله زندگی را بنویسید تا به دام آنها نیفتید.
7 .از ارتباط با نامزد قوی، مستقل و سخت حمایتگر خودداری کنید، ولو اینکه این فرد در شما کشش و جذابیت زیادی ایجاد کند.
8 .اگر نامزد شما بر اساس اصل مساوات و احترام متقابل با شما رفتار می¬کند و به شما فرصت مسئولیت پذیری و نظردهی می دهد، این فرصت ها را از دست ندهید.
9 .در حوزه شغلی به تدریج چالش ها و مسئولیت های جدیدی بپذیرید و به تدریج آنها را انجام دهید.
برای آگاهی و حل این تله زندگی بهتر است از یک درمانگر کمک گرفته شود، ما اینجا هستیم برای کمک به آگاهی از این تله ها و رفع آن ها.
متن از کتاب زندگی خود را بیافرینید نوشته جفری یانگ و ژانت کلوسو