شما با تله زندگی اطاعت، نیازهای خودتان را فدای نیاز های دیگران می کنید. به این دلیل نیازهای خود را ابراز نمی کنید چون نمی خواهید دچار احساس گناه شوید یا اینکه فکر می کنید اگر نیازهای شما در اولویت قرار بگیرد به دیگران صدمه می زنید و یا اینکه می ترسید اگر در مقابل خواسته های دیگران نافرمانی کنید، تنبیه یا طرد می شوید. به احتمال زیاد در دوران کودکی یکی از والدین، زندگی شما را کاملا تحت کنترل داشته است. در دوران بزرگسالی نیز دائم با افراد سلطه گر، کنترل گر وخودخواه وارد رابطه میشوید و عنان اختیار خودتان را به این افراد می یسرید یا اینکه با افرادی به شدت نیازمند و آسیب پذیر رابطه برقرار می کنید که خوراکشان افرادی مثل شماست. شما جز افرادی هستید که داوطلبانه یا از روی ترس، برآورده سازی نیازهای دیگران را اولویت زندگی خود قرار می دهند.
تجارب منجر به شکل گیری تله زندگی اطاعت
بخش اعظمی از تجربه شما در دنیا، پیرامون مسئله کنترل می چرخد.
دیگران شما را کنترل می کنند و شما هم متقابلا آنها را کنترل می کنید. اعتقاد دارید باید همه از شما راضی باشند و باید رضایت والدین، برادر، خواهر، فرزند، همسر، رئیس، همکاران و حتی غریبه هارا به دست بیاورید. تنها کسی که اصلا به فکر رضایت او نیستید، خودتان هستید. خواسته های خودتان را نادیده می گیرید که تن به خواسته های دیگران بدهید.
چنین زندگی ای مسئولیت و فشار زیادی به شما وارد می کند . به بهای این مسئولیت پذیری بیمارگونه، زندگی راحت و آرامش بخش را از دست خواهید داد. اطاعت باعث می شود آزادی شما محدود شود، زیرا تمام اختیارات خود را تحت تاثیر رضایت دیگران قرار می دهید. اصلا به خودتان توجه ندارید. اصلا به دنبال خواسته ها و احساس های خود نیستید، بلکه بیشتر به دنبال این هستید که چه کار بکنید تا دیگران از شما راضی باشند.
تله زندگی اطاعت به تدریج حس هویت ( نیازها، خواسته ها و تمایلات) را از شما دریغ می کند. افرادی که در دام این تله زندگی افتاده اند، بسیار منفعل و دست به عصا عمل می کنند و به همین دلیل در روند زندگی خود نقشی ندارند . به عبارتی، زندگی بر این گونه افراد تحمیل می شود.
احتمالا فکر می کنید از آن دسته افراد خوش برخورد و خوش مشرب هستید، اما ممکن است این گونه نباشد. از آن جایی که سخت طالب نظر مثبت دیگران هستید و به هر قیمتی که شده از مشاجره طفره می روید پس طبیعتا زود با دیگران به تفاهم می رسید و رابطه برقرار می کنید. توانایی سازگاری تان بالاست . این را نقطه قوتی به شمار می آورید اما اکثر این مزیت ها در رابطه با اطرافیان، پیامد های ناخوشایندی به دنبال دارند : نمی توانید در مقابل افراد پر توقع و خودخواه بایستید، بار مسئولیت ها در محیط کار بر روی دوش شما می افتد و نمی توانید از دیگران تقاضای کمک کنید.
اطاعت باعث کاهش عزت نفس شما می شود. احساس می کنید حق شما پایمال می شود و دیگران به شما اجحاف می کنند. همه حق دارند به جز شما.
انواع تله زندگی اطاعت
1. ایثارگری (اطاعت به دلیل گریز از احساس گناه)
این افراد چون طاقت ناراحتی و رنج دیگران را ندارند، بنابراین رو به اطاعت از خواسته های دیگران می آورند.
2. فرماندهی ( اطاعت به دلیل ترس )
این افراد چون از طرد شدن، رهاشدگی و انتقام می ترسند، اختیار زندگی خود را به دیگران می سپارند.
نقش خشم
اگرچه شما خیلی زود با اطرافیان اخت می شوید و رفتاری دوستانه دارید، اما عواطف شدیدی در درون شما وجود دارد که شما را تحت تاثیر قرار می دهند. یکی از عواطف مهمی که مدام با آن مشکل دارید خشم است. این خشم به این دلیل در درون شما جریان دارد که مدام نیازهای خودتان را بخاطر دیگران نادیده گرفته اید. وقتی دائم نیازهای شما ناکام می مانند، خشم گریز ناپذیر و قطعی است. در زندگی احساس می کنید که دیگران از شما سوء استفاده می کنند شما را به شدت کنترل میکنند و به نیازهای شما ارزش قائل نمی شود. اگرچه شما مدام از عصبانی هستید اما از خشم خود آگاهی دقیقی ندارید نا گاهی شما از این حس ممکن است چنان باشد که حتی از کلمه خشم برای بیان احساس های خود نیز استفاده نکنید. شما سخت اعتقاد دارید که بروز خشم کاری اشتباه و خطرناک است به همین دلیل خشم خود را انکار و سرکوب می کنید.
ریشه های تحولی تله زندگی اطاعت۱.والدینتان سعی کردهاند تمام جنبههای زندگی شما را تحت کنترل بگیرند چنان بر زندگی شما چنبره انداخته اند که اجازه نفس کشیدن نداشته اید. |
علائم خطر در همسر۱. همسرتان سلطهگر و قدرتطلب است و انتظار دارد که همه چیز طبق میل او پیش برود. |
مراحل تغییر تله زندگی اطاعت۱. ریشه های تحولی تله زندگی اطاعت را در دوران کودکیتان بشناسید و درک کنید. کودک درون مطیع و فرمانبردار خود را بشناسید. |
برای آگاهی و حل این تله زندگی بهتر است از یک درمانگر کمک گرفته شود، ما اینجا هستیم برای کمک به آگاهی از این تله ها و رفع آن ها.
متن از کتاب زندگی خود را بیافرینید نوشته جفری یانگ و ژانت کلوسو