پرورش عزت نفس در کودکان
عزت نفس در کودکان نقش کلیدی درپرورش شخصیت آنان بازی میکند،اکثر افراد به اشتباه عزت یا حرمت نفس را معادل اعتماد به نفس می دانند. در واقع، آنچه که از اعتماد به نفس در ذهن دارند همان چیزی است که ما در علم روانشناسی عزت یا حرمت نفس می نامیم. حرمت نفس یک احساس و باور درونی و پایدار نسبت به ارزش و توانایی های خود است که در ضمیر ناخودآگاه ما در دوران کودکی شکل می گیرد و همه افراد به درجات متفاوت دارای حرمت نفس هستند. حرمت نفس همچون ترازو و یا خط کشی درونی است که فرد با آن خود و تمام وقایع پیرامون خود را ارزیابی کرده و می سنجد و بر اساس آن واکنش، پاسخ و یا رفتاری از او سر می زند . تمامی رفتارها، احساسات، ارزشها، نحوه تفکر و تصمیم گیری های ما به نحوی مرتبط با حرمت نفس ما است. اگر بتوانیم شخصیت و ماهیت آدمی را به درخت تشبیه کنیم، حرمت نفس به مثابه ریشه های آن است و تمامی شخصیت فرد متاثر از وضعیت حرمت نفس اوست. تقریبا تمامی اختلالات شخصیتی و روانی به درجات متفاوتی ریشه در حرمت نفس پایین دارند.
عصبانیت(خارج از کنترل)، خجالت مسموم، حسادت، وسواس، خشونت، ظلم پذیری، بردگی، بندگی، اعتیاد، تجاوز، انحطاط اخلاقی، افسردگی، اضطراب، خودکشی، روابط اجتماعی متزلزل، مشکلات جنسی و…و… همگی به نحوی ریشه در حرمت نفس پایین دارند و راه اصلی درمان آنها بالابردن حرمت وعزت نفس است(که متاسفانه پس از شکل گیری آن کار بسیار مشکل و زمان بری است).
اما در مقابل، اعتماد به نفس، یک باور و احساس نسبت به توانایی در انجام برخی امور است. بدین معنی که فرد دارای مهارت و یا دانش کافی در برخی امور است. لذا اعتماد به نفس، موضوعی سطحی و محدود است ولی حرمت نفس عمقی، جامع و کامل است. فرد با حرمت نفس بالا ممکن است در برخی امور به ظاهر اعتماد به نفس نداشته باشد ولی در درون این توانایی را دارد که به آن برسد و این مسئله هیچگاه او را به هم نمی ریزد. فرد با حرمت نفس پایین برای اغنای حس ارزشمند بودن و شایستگی، به دنبال آن در بیرون می گردد و به همین دلیل تمام تلاش خود را برای بدست آوردن ثروت، تجملات، جاه و مقام، مدرک، قدرت و … بکار می بندد و یا با کناره گیری ، مظلومیت، اعتیاد و …سعی در پر کردن این خلاء درونی و یا سرکوب آن می کند. اما از آنجائیکه اینها فقط در سطح و رو هستند، از این شاخه به آن شاخه می پرند و هیچگاه به آرامش و قرار پایدار نمی رسند.در یک کلام فرد با حرمت نفس بالا خود را لایق خوشبختی می داند، هم احساس خوشبختی می کند و هم در جهت آن تلاش می کند.
حال ببینیم چه زمانی و چگونه عزت نفس در کودکان شکل می گیرد و . حیوانات بر اساس غرایز و فطرتشان ناخودآگاهانه حرکت می کنند و تقریبا هیچ کنترلی بر روی آنها نداشته و حق انتخابی نیز ندارند. اما بشر به دلیل داشتن قدرت تفکر و آزادی نسبی دست به انتخاب می زند . می تواند حتی این نیروی غریزی را تا حدود زیادی به کنترل خود درآورد و در اینجا هست که مفاهیمی همچون ملاک و معیارها و ارزشها ظاهر می شوند. پایه و چهارچوب اصلی چنین ویژگی و توانایی را حرمت نفس می سازد و این زمانی شروع به شکل گیری می کند که در فرزند آدمی قدرت تفکر و استدلال کم کم ظاهر می شود و چنین ویژگی و صفتی از حوالی 5/1 سالگی به بعد پدیدار شده و تا 3 سالگی قسمت اعظم آن شکل می گیرد. البته این بدین معنی نیست که یک و نیمسال اول(و سالهای بعد) نقشی در این زمینه ندارند، بلکه بر عکس، اگر 2 سال اول تولد بدرستی طی شده باشد آنگاه است که کودک دارای بستری مناسب برای شکل گیری حرمت نفس سالم یا مثبت خواهد بود.
عزت نفس در کودکان مجموع پیام ها و درکی است که کودک از طرف افراد مهم زندگی اش(در درجه اول پدر و مادر و بعد دوستانش) نسبت به ارزشمند بودن و توانمندی هایش در دوران کودکی بدست می آورد. حال اگر این پیام ها مملو از محبت و دوستی بی قید و شرط، لیاقت، توانمندی، احترام، باارزش بودن، بی ریایی و صداقت باشد کودک از حرمت نفس بالاتر و سالم تری برخوردار خواهد بود.
ویژگی های کودک با حرمت نفس پایین یا ناسالم :
–احساس می کند کسی او را دوست ندارد و ناخواسته است.
-از انجام کارها و تجربیات تازه خودداری می کند.
-نقص ها و شکست های خود را به گردن دیگران می اندازد.
-از نظر احساسی عاطفی بی تفاوت است و یا اینکه حداقل این چنین وانمود می کند.
-قادر به تحمل ناکامی های در حد معمول نیست.
-استعداد و توانایی های خود را سرکوب می کند.
-به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرد.
-قادر به برقراری ارتباط دو طرفه برابر نیست.
چند روش ساده عملی تقویت حرمت نفس و اعتماد به نفس کودک :
با تعدیل جزئیات برحسب سن کودک، اصول کلی زیر را رعایت کنید:
-زمانی که فرزندتان می خواهد با شما صحبت کند، اگر آب دستتان هست زمین بگذارید و سر تا پا گوش شوید و تا زمانیکه صحبتهای او تمام نشده است، صحبت نکنید و در ضمن نخواهید در آن زمان نقش معلمی ایفا کنید و اشتباهات او را اصلاح کنید. با این کار، او در می یابد که چقدر برای او ارزش و احترام قائل هستید.
-هر زمانی که احساس خوبی نسبت به فرزندتان پیدا می کنید، آن را به صورت عملی و زبانی و از صمیم قلب ابراز کنید. گفتار و رفتار محبت آمیز و ستایشگرانه اولا باعث می شود تا کودک از حس و نظر شما در مورد خودش مطلع و مطمئن شود و ثانیا آنها را در درون خود تکرار و نهادینه کند.
-در تشویق و تحسین و توجه به او دست و دل باز باشید، این عمل شما منجر به لوس شدن کودک نمی شود بلکه برعکس باعث جلوگیری از آن می شود(البته به شرط اینکه در حد اغراق نباشدو در ضمن دروغ نباشد). در واقع بچه هایی که چنین کمبودی را حس می کنند، گرایش به لوس شدن دارند. بجای اینکه سرزنش گر، منع کننده و توبیخ گر باشید، سعی کنید تا حد امکان اشتباهات او را نادیده بگیرید و برعکس با ذره بین به دنبال پیدا کردن رفتار و صفات خوب او باشید و از آنها(خصوصا در جمع) تعریف کنید. بهتر است تعریف و تمجید شما هدفمند و توصیفی باشد مثلا: « ببین کوچولوی گلم چقدر قشنگ اطاقش را مرتب کرده! همه چیز را سر جایش گذاشته » یا «ممنونم که به مامان کمک می کنی تا به داداش کوچولوت غذا بدم، تو خیلی مهربونی! » حتی در مواردی که خود را کنترل کرده و از انجام کاری منع شده، خودداری کرده است، باید کودک تشویق و تحسین شود. برای مثال: « از اینکه موقع جواب دادن تلفن، سرو صدا نکردی یا چیزی نخواستی خیلی ممنونم، تو چقدر خوب وقت شناسی عزیزم! »
-از هر نوع طعنه زدن، دست انداختن، انگ زدن و دادن صفات نا مناسب جدا پرهیز کنید. در برخی موارد لازم است تا رفتار نامناسب(و نه خود شخصیت کودک) مورد انتقاد قرار گیرد ولی هرگز این اجازه را ندارید که سرزنش شما همراه با تمسخر و یا تحقیر باشد(حتی به عنوان شوخی) کلماتی همچون دست و پا چلفتی، تنبل، کور، کچل، تپل، خنگ و … همچون تیری زهرآگین بر حرمت نفس و شخصیت کودک هستند(تا 6-7 سالگی درکی از شوخی ندارند). در انتقاد سعی کنید از کلمه « من » به جای « تو » استفاده شود. برای مثال: به جای اینکه بگویید: « چرا تو اینقدر نا مرتب و تنبلی؟ نمی تونی یه کار به این سادگی رو انجام بدی؟ » بگویید: « عزیزم من دوست دارم لباسهاتو مرتب تو کمد یا جالباسی بذاری تا اینکه روی کف اطاق ریخته شوند».
-برای افزایش عزت نفس در کودکان به کودک خود بیاموزید تا جملات تاییدی مثبت در مورد خود را تمرین کند. دادن انرژی و تلقین مثبت به خود در انجام تمامی امور مهم و تاثیرگذار است. طرز تفکر و تلقی ما تعیین کننده احساس ما و احساس، تعیین کننده رفتار خواهد بود. باید در زمان های مناسب به فرزندمان بیاموزیم تا از جملات تاییدی مثبت در مورد خود استفاده کنند. مثلا : « اگر به تلاشم ادامه دهم می توانم موفق شوم ».
– در تصمیم گیری هایی که به نحوی کودکتان نیز دخیل است، نظر او را نیز جویا شده و اگر تصمیم او زیانبار نیست، حتما انجام دهید. مثلا در مورد رنگ یا تزئین اطاقش اجازه دهید تا به کمک شما خود او تصمیم بگیرد و شما فقط مجری خواسته هایش باشید.
-در بازی ها هر از گاهی ببازید و نشان دهید که شکست آخر خط نیست.
-هر از گاهی به عمد اشتباه کنید و به فرزندتان نشان دهید نه تنها شما که برای او قادر مطلق به حساب می آیید نیز ممکن است اشتباه کنید بلکه مسئولیت اشتباه خود را می پذیرید و سعی در اصلاح آن می کنید و از تلاش برای بهتر شدن و امید به اصلاح نیز دست نمی کشید.
-در حد توان کودک، در انجام امور مربوط به خودتان از او کمک بخواهید و کارش را تحسین کنید. مهم نیست که کامل انجام داده باشد یا نه(از کمک به گلکاری و شستن ماشین گرفته تا شکستن تخم مرغ در ظرف، دکور منزل و …).
نویسنده: نسرين باقری